در تاریخ شفاهی تاریخ سرزمین مادریمان حماسه ای غم انگیز نقل شده که تاریخ دقیقی برای آن نیست.
حماسه سارای یا بهتر بگویم تراژدی سارای داستانی است عاشقانه از خطه آذربایجان؛
سارای دختر ایلیاتی دشت مغان است که در زیبایی و چالاکی نظیر ندارد.
سارای در ایل با آیدین آشنا می شود و آن دودل در گرو هم می دهند دوران خان و بیگ و پاشاهاست.
خان هنگام شکار سارای را می بیند و با وجود داشتن همسر و فرزند وسوسه دست یابی به سارای رهایش نمی کند .
بزرگان ایل دست رد به سینه خان میزنند و سارای و آیدین به طور رسمی به نامزدی هم درمی آیند.
مادر آیدین سخت مریض می شود و آیدین مجبور به ترک ایل می شود تا بر بالین مادر حاضر شود؛
مادر آیدین از دنیا می رود و آیدین هفت شبانه روز به عزا در خانه می نشیند.
در همین هنگام خان و همراهانش به ایل می آیند و با تهدید به کشتن پدر سارای
و دیگر اهالی ایل سارای را مجبور به همراهی خود می کنند.
سارای که نمی خواست عشق پاکش به آیدین آلوده شود دست به اقدام شجاعانه ای زد
که او را در ادبیات بومی آذربایجان جاودانه کرد هنگامی که خان او را از خانواده و ایل جدا می کرد
و از روی رودخانه آرپا می گذشت سارای لحظه ای درنگ می کند و بزرگترین تصمیم زندگی اش را می گیرد
سارای بخشی از رودخانه آرپا شد؛ سارای جاودانه شد.
خرید این محصول به منزله حمایت از تولیدکنندگان این اثر میباشد
نظر خود را بنویسید
هیچ دیدگاهی برای نمایش موجود نیست.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به نمایش گستر نوین هنر ایران می باشد