نقدی از این اثر در سایت نمانو موجود نمی باشد
هیچ دیدگاهی برای نمایش موجود نیست.
پاسخی بگذارید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
دانلود دلنوشته قسمت پنجم نامه ای به ناتالیا به قلم امیرعلی مهاجری
نامه ای به ناتالیا از سری مجموعه با همین نام میباشد که طی شش قسمت با صدای علی ولیانی و نویسندگی امیرعلی مهاجری تولید گردیده
متن قسمت پنجم نامه ای به ناتالیا :
نامه پنجم
ناتالیای من، دیگر نامه ام را با سلام آغاز نمیکنم ، زیراکه هر لحظه تو را در کنار خود میبینم.
هم اکنون که برایت مینویسم پیرمرد و پیرزنی روبروی یکدیگر نشسته و مشغول صرف صبحانه هستند. چنان نگاه های عاشقانه ای بینشان رد و بدل میشود که هرلحظه خودمان را در آینده های دور میبینم. گویی او همان اینمن پیری است که مراقب ناتالیای پا به سن گذاشته اش میباشد و چنان این پیرمرد عاشق تلاش میکند تا ناتالیا را خوشحال کند که مردم تصور میکنند از آشنایی آنها تنها چند ماهی گذشته است.
ناتالیای من، دوست دارم امواج ناهمگون پوستِ سالخورده ی دست هایمان در حالیکه به یکدیگر گره خورده اند چنان خودنمایی کند که دیگر فرصتی برای دیده شدن حلقه های طلایی محبوس در انگشتانمان نباشد.
چه حس زیبایی است وقتی که در قطار کنارم نشسته باشی، و همچنان که سرت را روی شانه ام گذاشته ای با یکدیگر از پشت شیشه های آغشته به مه و باران به تماشای کوه های استوار و رودخانه های جاری مشغول شویم، چنانکه از گذر زمان غافل شویم.
آه ناتالیای من، گاهی اوقات فکر میکنم که در این زندگی سخت برای زیستن ، آیا آرزوی یک عشق خالص و ابدی درخواست بزرگی است که دنیای فریبکار با بی رحمی هرچه تمام تر آن را از ما دریغ میکند!!؟
نمیدانم، شاید عشق تنها دارایی این هستیِ بی انتهاست و به همین خاطر آن را از همه عاشقان میدزدد و پنهان میکند.
ناتالیای من، دوست داشتم دستان مشت کرده ات را در دستانم میگرفتم و فقط تا انتهای مسیر عاشقانه تماشایت میکردم…
میدانی، همانند جنگجوی ناامیدی که تنها امیدش خستگی دشمن است، من تا به امروز بزرگترین ناکام بوده ام. امیدورام تاریخ روزی از ما یاد کند و دربارهی اینمنی بنویسد که در لحظهی آخر قهرمان زیباترین ناتالیای تاریخ گردید.
۳۰ اکتبر ۱۹۶۲