ورود به سایت
ساخت پلی لیست

نامه ای به ناتالیا (۱)
ثبت نشده است دقیقه , بزرگسال , 1398 از 5دانلود قسمت اول دلنوشته نامه ای به ناتالیا با قلم امیر علی مهاجری
دلنوشته دکلمه نامه ای به ناتالیا با صدای علی ولیانی از سریع مجوعه ای با همین نام به نویسندگی امیرعلی مهاجری میباشد
متن قسمت اول نامه ای به ناتالیا :
ناتالیای عزیزم سلام.
مدت هاست که مینویسم، قلم را به زورِ دیکتاتورِ درون – که خود نیز مهره ای است بازیچه از مافیایِ ذهن مریضم – روی ورق های کاهیِ سالخورده با ناجوانمردیِ هرچه بیشتر به بازی میگیرم. آری، آرامتر میشوم. سالهاست به این گونه ارضا شدن تن دادهام.
هنگامی که احساسِ طغیان و شورشی به من دست میدهد همانند جوانِ درمانده ای که در سرد ترین شب های سرد مسکو به دنبال بطریِ ویسکی ناب فنلاندی برای گرم شدن میگردد، من نیز به دنبال قلمی میگردم و با یافتن آن چنان گرم میشوم که جهنمی از آن خلق میکنم.
میدانی، این روزها افرادی را میبینم که سحرگاه با ماسک هایی زیبا و شبیه به انسان به خلوتِ خیابانها پا میگذارند و شب ها به آشامیدن خونِ حیوانی از جنس خود در کوچه پس کوچه های شهر مشغول میشوند.
مبهوتم، مگر حیوان هم نوعِ خودش را میخورد؟ ” آری، انسان… ”
ناتالیای عزیز، باز هم برایت خواهم نوشت. این نامه را بسوزان… آنها همه جا حضور دارند…!
وین، ۱ مارس ۱۸۶۲
نظرات
نظر خود را بنویسید
پدید آورندگان
- دکلماتور
- علی ولیانی
- نویسنده
- امیرعلی مهاجری
- صدابردار
- میلاد رنجبر
- استودیو
- استودیو هونامیک
متن ترانه
متن قسمت اول نامه ای به ناتالیا :
ناتالیای عزیزم سلام. مدت هاست که مینویسم، قلم را به زورِ دیکتاتورِ درون - که خود نیز مهره ای است بازیچه از مافیایِ ذهن مریضم - روی ورق های کاهیِ سالخورده با ناجوانمردیِ هرچه بیشتر به بازی میگیرم. آری، آرامتر میشوم. سالهاست به این گونه ارضا شدن تن دادهام. هنگامی که احساسِ طغیان و شورشی به من دست میدهد همانند جوانِ درمانده ای که در سرد ترین شب های سرد مسکو به دنبال بطریِ ویسکی ناب فنلاندی برای گرم شدن میگردد، من نیز به دنبال قلمی میگردم و با یافتن آن چنان گرم میشوم که جهنمی از آن خلق میکنم. میدانی، این روزها افرادی را میبینم که سحرگاه با ماسک هایی زیبا و شبیه به انسان به خلوتِ خیابانها پا میگذارند و شب ها به آشامیدن خونِ حیوانی از جنس خود در کوچه پس کوچه های شهر مشغول میشوند. مبهوتم، مگر حیوان هم نوعِ خودش را میخورد؟ '' آری، انسان... '' ناتالیای عزیز، باز هم برایت خواهم نوشت. این نامه را بسوزان... آنها همه جا حضور دارند...!
نظرات
هیچ دیدگاهی برای نمایش موجود نیست.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.